فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Frigid Zone

ˈfrɪdʒədˈzoʊn ˈfrɪdʒɪdzəʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun phrase
    منطقه منجمده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Collocations

  • north frigid zone

    سرزمین شمالگان، ناحیه‌ی منجمد شمالی

  • south frigid zone

    سرزمین جنوبگان، ناحیه‌ی منجمد جنوبی

ارجاع به لغت frigid zone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frigid zone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frigid zone

لغات نزدیک frigid zone

پیشنهاد بهبود معانی